عادیسازی بحران در خاورمیانه؛ ابهامات و چشمانداز
تاریخ انتشار: ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۶۹۱۰۰۴
آفتابنیوز :
شاید مهمترین نکته در نوع مواجهه با انواع بحرانها؛ بهویژه جنگ، شناسایی و فهم نقاط نامعلوم در روند مقابله با چالشهای آنی است. گام بعدی پس از مقابله موثر با چالشهای آشکار و نهان، ترسیم چشماندازهای واقعی و آماده کردن سیستم برای تحقق هر یک از آنها است.
توفان الاقصی سبب ایجاد یکی از پیچیدهترین بحرانهای یکصد سال اخیر در منطقه خاورمیانه شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وضعیت در عراق و سوریه نیز روز به روز پیچیدهتر شده و «خطوط قرمز» میان محور مقاومت و ارتش امریکا یک سطح افزایش یافته است. با وجود تشکیل ائتلاف دریایی «نگهبانان سعادت» و تداوم حملات امریکا-انگلیس به یمن، اما همچنان وضعیت دریای سرخ به حالت عادی بازنگشته و هر لحظه ممکن است دامنه بحران در شمال اقیانوس هند تا حد غیرقابل تصوری افزایش پیدا کند.
در این میان تهران- واشنگتن به عنوان دو بازیگر کلیدی در روند مهار بحران سعی دارند تا با برقراری تماسهای مستمر از طریق کانالهای میانجی جلوی هرگونه برخورد غیرضروری را در منطقه بگیرند. در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا نگاهی مختصر به آخرین تحولات جاری در منطقه، ابهامات و چشمانداز پیش روی جنگ توفانالاقصی داشته باشیم.
با گذشت بیش از چهار ماه از جنگ فرسایشی اسراییل با جنبش حماس، بحران از مرزهای فلسطین اشغالی خارج شده و هر لحظه ممکن است سبب آغاز جنگی جدید در منطقه خاورمیانه شود. استقرار نیروها و تجهیزات ارتش اسراییل در جبهه شمالی و در عین حال تداوم تلاشهای دیپلماتیک هوخشتاین برای رسیدن به نقطه توافق میان حزبالله و تلآویو نشاندهنده وضعیت پیچیده منطقه در حوزه شرق عربی است. در فاز نخست طرح پیشنهادی فرستاده ویژه بایدن، ابتدا نیروهای حزبالله بین ۸ الی ۱۲ کیلومتر از مرز عقبنشینی میکنند، زمینه برای بازگشت نیروهای یونیفل به مرز فراهم میشود و درنهایت شهرکنشینها به خانههای خود در شمال اسراییل بازخواهند گشت.
در فاز دوم این توافق پیشنهاد، لبنان و اسراییل مذاکره بر سر تعیین مرز زمینی را آغاز خواهند کرد. وضعیت «ابهام» تنها در لبنان حاکم نیست. پس از حمله بیستم و هشتم ژانویه به «برج ۲۲» در مرز اردن-سوریه و کشته و زخمی شدن تعدادی از نیروهای ارتش امریکا، واشنگتن از صدور مجوز سلسله عملیاتها علیه نیروهای مقاومت در سراسر غرب آسیا خبر داده است. در روزهای نخست بحران سناتورهای جمهوریخواه خواستار حمله به خاک ایران شدند، اما به دلیل عدم علاقه مقامات دموکرات به آغاز بحرانی جدید در منطقه و در عین حال روند مثبت مذاکرات آتشبس در پاریس، سطح حملات را به پایگاههای مقاومت در عراق و سوریه تقلیل دادند.
شامگاه دوم فوریه نخستین فاز از حملات تلافیجویانه سنتکام انجام شد و پیشبینی میشود در روزهای آینده این حملات علیه اهداف وابسته به مقاومت ادامه پیدا کند. برخی منابع خبری مدعی شدند که در فازهای بعدی پاسخ امریکا ممکن است اقدامات خفیفی علیه منافع ایران صورت بگیرد. حملات سایبری و خرابکاریهای نظامی-صنعتی ازجمله سناریوهای مطرح شده هستند. در جبهه اصلی یعنی غزه نیز خبرها حاکی از برنامهریزی ارتش اسراییل برای ایجاد منطقه حائل میان سرزمینهای اشغالی و این منطقه فلسطینینشین است. علاوه بر این برخی نمایندگان کنست خواستار ازسرگیری شهرکسازیها در غزه شدند. همچنین صهیونیستها با پیشروی در منطقه رفح و افزایش رایزنی با قاهره برای حضور در محور فلادلفیا قصد دارند تا کنترل مرز مشترک غزه-مصر را نیز ازبین ببرند.
همزمان در جبهه مذاکرات صلح با آنکه پیشرفتهایی میان طرفین حاصل شده، اما همچنان اختلافات بر سر تعداد روزهای آتشبس و سازوکار تبادل اسرا وجود دارد. تلآویو قصد دارد بدون تن دادن به پایان جنگ، اسرای خود را آزاد کند. این درحالی است که حماس شرط آزادی تمام اسرای صهیونیست را آتشبس فراگیر اعلام کرده است. چشمانداز پیش روی بحران در خاورمیانه حاکی از آن است که نبرد در میدان رزم و چانهزنیها در اتاق مذاکره همچنان ادامه دارد.
اراده تهران-واشنگتن برای پایان جنگ احتمال انجماد تنشها تا پیش از ماه ژوئن را تقویت میکند، اما منافع سیاسی نتانیاهو و میل او به صدور بحران به خارج از سرزمینهای اشغالی گزینه گسترش دامنه جنگ را همچنان زنده نگه داشته است. حال باید منتظر ماند و دید که آیا همچنان خاورمیانه باید درگیر بحرانی فرسایشی باشد یا آنکه مذاکرات دیپلماتیک مانند آبی روی آتش، میتواند جنگ در منطقه را متوقف کند.
منبع: روزنامه اعتمادمنبع: آفتاب
کلیدواژه: خاورمیانه جنگ خاورمیانه چشم انداز نیرو ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت aftabnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «آفتاب» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۶۹۱۰۰۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عادیسازی بیحجابی شبیخون فرهنگی
در جامعهای که پوشش زنان و حتی مردان از دیرباز یکی از آداب و ارزشهای اجتماعی بوده و بدپوششی در این جامعه مذموم شمرده شده است، عادیشدن پوششهای غیرمتعارف، چه در مردان و چه در زنان، زنگ خطر استحاله فرهنگی و ارزشهای اجتماعی را به صدا درمیآورد.پوشش انسانها صرفنظر از اینکه از نظر فطرت انسانی یک ابزار مصونیت است، برای فعالیتهای اجتماعی زنان و مردان نیز مفید است. هر کسی باید به اندازهای که خود او میداند و برایش مصونیتآفرین است، به آن عمل کند. حجاب به معنای پوشش بیرونی و عفاف به معنای پوشش درونی است. عواملی که باعث سلامت در جامعه میشوند و در صورت نبود این دو عامل، مشکلات و اثرات مخرب زیادی در جامعه به وجود خواهد آمد؛ چراکه اگر حجاب و عفاف که مکمل یکدیگرند، در افراد و جامعه رعایت شود، سبب رشد و افزایش معیار اطمینان و اعتماد در جامعه، تاثیر مثبت بر سلامت روحی و روانی در تربیت و تعلیم فرزندان و محیط اطراف میشود. همین امر سبب رشد عقلی و فرهنگی در جامعه و مانعی محکم در مقابل عوامل و تاثیرات منفی و مخرب است.
انسان، پوششگریز است یا خیر؟
پیرامون موضوع حجاب و پوشش زنان مسائل مختلفی مطرح میشود اما پیش از هر چیزی باید بررسی شود که آیا انسان بالطبع حجابگراست یا خیر؟ پوشش دینی بانوان و حجاب از اختراعات آیین اسلامی نیست، بلکه ریشه در تاریخ دارد. در تمدنهای کهن بشری مانند تمدن یونان و ایران نیز موضوع حجاب در بین بانوان دارای جایگاه خاصی بوده است؛ بنابراین نهفقط اسلام واضع قانون حجاب نبوده، بلکه در جهت جلوگیری از افراط و تفریطهایی که در طول تاریخ در مورد حجاب نیز به وجود آمده، به قانونمند کردن و تنظیم آن همت گماشته و آن را بهصورتی متعادل، صحیح و متناسب با فطرت انسانی زن و غیرتمندی مرد، آن را ارائه داده است. در پاسخ به اینکه انسان پوششگریز است یا خیر، باید هر دو گزاره آن بررسی شود. اگر فرض بر حجابگریزی باشد، اعتبار و ارزش رعایت حجاب بهدلیل عقلانیت و پیامد فرهنگ و تربیت فردی است. اگر فرض بر گزاره اول باشد، عدم رعایت حجاب خلاف طبع بوده است. این موضوع در حالی است که در ایران تاکنون حجابگرایی فرض شده و مبنای سیاستگذاری بر این اساس انجام گرفته است.
محجبههای جوان؛ مرکز ثقل مواجهه با بدپوششها
در مسأله حجاب، حاکمیت با گروههای مختلفی روبهروست؛ افرادی که صرفا بدپوشش هستند، افرادی که به بدپوششی کمک میکنند (مانند تولیدکنندگان البسه نامناسب) و در نهایت افرادی که بیحجابی عامدانه را تبلیغ میکنند (مانند متعرضان به محجبهها و افراد تبانیکننده با عوامل بیگانه). ولی به نظر میرسد که محجبهها باید مرکز ثقل این مواجهه قرار بگیرند. یک فرد محجبه و عفیف وظایف بزرگی بر عهده دارد و باید الگوی مناسبی برای دیگران باشد تا آنها نیز از این هدیه الهی بهرهمند شوند. به هر حال در مقابله با بیحجابی، به جای برخورد با بیحجابان عادی، باید این پندار که بیحجابان در غلبه کمی و کیفی هستند، تضعیف شود. در این راه میتوان از ظرفیت محجبهها استفاده کرد. با وجود اینکه این موضوع مورد توجه قرار گرفته اما اجرای آن ناشیانه بوده است؛ چراکه بیشتر این افراد بانوان میانسال بوده، در حالی که بهتر است از جوانان و دانشجویان در این امر استفاده شود. با این حال باید توجه داشت که اعتدال در رفتار با بدحجابی باید رعایت شود؛ زیرا افراط در آن موجب تنش و اضطراب و منجر به عادیشدن بدپوششی در جامعه میشود. این مسأله نیازمند نهاد ستادی و نظارتی فراقوهای است که منحصرا به مسأله حجاب نپردازد. میتوان این نهاد را در قالب ستاد مبارزه با مفاسد فرهنگی ــ اجتماعی تشکیل داد.
ارتقای صنعت مد در موضوع حجاب اسلامی
به نظر میرسد باید اقداماتی در جهت کاهش پوشیدنیهای ناسالم یا نامناسب و افزایش پوشیدنیهای سالم و مناسب، البته با کیفیت و قیمتی مناسب برای کاهش زمینههای فساد و بدپوششی انجام شود. بر همین اساس باید طراحان لباس در یک زیستبوم ایرانی ــ اسلامی تربیت شوند و طرح درسها و نظام آموزشی خیلی قدیمی، چه در طراحی لباس و چه در طراحی پارچه ارتقا پیدا کند. مسئولان این صنعت و این حوزه باید تدابیر لازم را برای پوشش مناسب با قیمت مناسب در اختیار جامعه قرار دهند و نیازهای اقتصادی تولیدکنندگان نیز تامین شود. از سویی دیگر تسهیل تشکیل خانواده، تقویت روابط خانوادگی و افزایش اشتغال مناسب میتواند در کاهش زمینههای بدپوششی نیز موثر باشد. با این حال باید جایگاه حجاب بهدرستی در کشور تبیین و مشخص شود. در برخورد با پدیده بدحجابی باید مشکل فرهنگی و سیاسی آن، از یکدیگر تمایز پیدا کند و متناسب با خاستگاههای آن به برخوردی سنجیده و برنامهریزیشده پرداخت. در برخورد با بیحجابان باید دقت کرد تعلیم، موعظه و دعوت به خیر، مقدم بر امر به معروف و نهی از منکر است که در این مسیر نهادهای آموزشی اهمیت بالایی دارند.